بی اسم
سعدی مشرف الدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی (وفات 691 یا 694) شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم در شیراز متولد شده و در همان شهر تحصیلات خود را آغاز کرده است. سعدی به سبب کشمکشهای میان خوارزمشاهیان و اتابکان فارس و هجوم مغول شیراز را تکر کرد و به سفری طولانی پرداخت. این سفر در حدود سی تا چهل سال طول کشید و سعدی با اندوخته و تجارب فراوان به وطن بازگشت و به تألیف آثار خود پرداخت. این آثار به نظم و نثر است که از مشهورترین آنها غزلیات اوست. اسلوبی که انوری در غزل ایجاد کرد به دست سعدی تکامل یافت و به آخرین حد ترقی رسید. سعدی فصاحت بیان و روانی گفتار را به جایی رسانیده که تاکنون هیچ شاعری نتوانسته است به اسلوب او سخن گوید و در شیوایی کلام به پای او برسد. شیخ سعدی نه تنها یکی از ارجمندترین ایرانیان است ، بلکه یکی از بزرگترین سخن سرایان جهان است. در میان پارسی زبانان یکی دو تن بیش نیستند که بتوان با او برابر کرد، و از سخن گویان ملل دیگر هم از قدیم و جدید و کسانی که با سعدی همسری کنند بسیار معدودند : در ایران از جهت شهرت کم نظیر است و خاص و عام او را میشناسند در بیرون از ایران هم عوام اگر ندانند خواص البته به بزرگی قدر او پیبردهاند. با این همه از احوال و شرح زندگانی او چندان معلوماتی در دست نیست زیرا بدبختانه ایرانیان در ثبت احوال ابناء نوع خود به نهایت مسامحه و سهل انگاری ورزیدهاند چنانچه کمتر کسی از بزرگان ما جزئیات زندگانیش معلوم است، و درباره شیخ سعدی مسامحه به جایی رسیده که حتی نام او هم بدرستی ضبط نشده است. اینکه از احوال شیخ سعدی اظهار بیخبری میکنیم از آن نیست که درباره او سخن نگفته و حکایاتی نقل نکرده باشند. نگارش بسیار، اما تحقیق کم بوده است و باید تصدیق کرد که خود شیخ بزرگوار نیز در گمراه ساختن مردم درباره خویش اهتمام ورزیده زیرا که برای پروردن نکات حکمتی و اخلاقی که در خاطر گرفته است حکایاتی ساخته و وقایعی نقل کرده و شخص خود را در آن وقایع دخیل نموده و از این حکایات فقط تمثیل در نظر داشته است نه حقیقت، و توجه نفرموده است که بعدها مردم از این نکته غافل خواهند شد و آن وقایع را واقع پنداشته در احوال او به اشتباه خواهند افتاد. شهرت و عظمت قدر او هم در انظار، مویّد این امر گردیده، چون طبع مردم بر این است که درباره کسانی که در نظرشان اهمیت یافتند بدون تقید به درستی و راستی، سخن میگویند و بنابراین در پیرامون بزرگان دنیا افسانهها ساخته شده که یک چند همه کس آنها را حقیقت انگاشته و بعدها اهل تحقیق به زحمت و مجاهده توانستهاند معلوم کنند که غالب این داستانها افسانه است. شیخ سعدی خانوادهاش عالمان دین بودهاند، و در سالهای اول سده هفتم هجری در شیراز متولد شده، و در جوانی به بغداد رفته و آنجا در مدرسه نظامیه وحوزههای دیگر درس و بحث به تکمیل علوم دینی و ادبی پرداخته، و در عراق و شام و حجاز مسافرت کرده و حج گزارده، و در اواسط سده هفتم هنگامی که ابوبکر بن سعد بن زنگی از اتابکان سلغری د فارس فرمانروایی داشت به شیراز باز آمده، در سال ششصد و پنجاه و پنج هجری کتاب معروف به بوستان را به نظم درآورده، و در سال بعد گلستان را تصنیف فرمود. و در نزد اتابک ابوبکر و بزرگان دیگر مخصوصاً پسر ابوبکر، که سعد نام داشته وشیخ انتساب به او را برای خود تخلص قرار داده قدر و منزلت یافته و همخواره به بنان وبیان مستعدان را مستفیض واهل ذوق را محظوظ و متمتع میساخته و گاهی در ضمن قصیده و غزل به بزرگان و امرای فارس و سلاطین مغول معاصر و وزرای ایشان پند و اندرز میداده، و به زبانی که شایسته است که فرشته و ملک بدان سخن گویند به عنوان مغازله ومعاشقه نکات و دقایق عرفانی و حکمتی میپرورده و تا اوایل دهه آخر از سده هفتم در شیراز به عزت و حرمت زیسته و درت یکی از سالهای بین ششصد و نود و یک و ششصد و نود و چهار د گذشته و در بیرون شهر شیراز در محلی که بقعه او زیرتگاه صاحبدلان است به خاک سپرده شده است . چنانکه اشاره کردیم سعدی تخلص شعری شیخ است و نام او محل اختلاف میباشد. بعضی مشرف الدین و برخی مصلح الدین نوشته، و جماعتی یکی از این دو کلمه را لقب او دانستهاند، و گروهی مصلح الدین را نام پدر شیخ انگاشته و بعضی دیگر نام خودش یا پدرش را عبدالله گفتهاند،وگاهی دیده میشود که ابو عبدالله را کنیه شیخ قرار دادهاند، و در بعضی جاهها نام او مشرف بن مصلح نوشته شده و در این باب تشویش بسیار است . اما در چگونگی بیان شیخ سعدی حق این است که در وصف او از خود شیخ بزرگوار پیروی کنیم و بگوییم : من در همه قول ها فصیحم در وصف شمایل تو اخرس اشعار سعدی سعدی مردی عاشق پیشه و دلداده است، ولی مانند عطار پایه عشق را به جایی که از دسترس عموم دور باشد نمیگذارد. سعدی دلبستگی خود را به هرچه زیباست آشکار میکند و کسانی را که دم از پرهیزگاری میزنند ریاکار میشمارد. غزلهای عاشقانه سعدی مانند خود عشق زیر و بم و نشیب و فراز دارد. گاه از درد هجر سخت مینالد و در شب تنهایی بر آمدن آفتاب را آرزو میکند. حتما"شما هم به درس خواندن احتیاج دارید پس به مطالب زیر توجه کنید قبل از خوندن از شما تقاضا میکنم نظرات با ارزش خود را بگذارید مقدمه:مساله بهره وری و استفاده ی صحیحاز وقت و انرژی ای کهبرای مطالعه می گذاریم مساله بسیار با اهمیتی است که بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان از آن غافل اند. فنون و مهارت های مطالعه: ?ـمهم ترین و اصلی ترین نکته در مطالعه برنامه ریزی است.روز و ساعتی که می خواهیدیک مطلب را مطالعه کنید از قبل تعیین کنید وبعد به سراغ کتاب بروید. ?ـزمان مطالعه تان را بین ساعت ? صبح تا ?? شب قرار دهید و تا نیم ساعت پس از بیدار شدن از خواب نیز مطالعه نکنید. ?ـ خود را به مکان خاصی برای مطالعه کردن محدود نکنید سعی کنید با تمرین کردن در همه ی مکان ها حتی مکان های شلوغ هم مطالعه کنید.بهترین مکان برای مطالعه خانه است زیرا همیشه در دسترس می باشد. ?ـ ورزش کردن و داشتن تحرک جسمانی در فراگیری بهتر به شما کمک می کند روزانه حد اقل ?? دقیقه ورزش کنید. ?ـ کتاب را در ? مرحله بخوانید. در مرحله اول بصورت سریع و کلی و روزنامه وار به مطالب کتاب نگاهی بیندازید و از خود سوال کنید. در مرحله دوم به صورت عمیق و دقیق مطالب را خوانده و ضمن مطالعه نکات مهم را در آورده و آنها را بصورت طرح شبکه ای از کل به جزء سازماندهی کرده و در کاغذی یادداشت کنید. چرا که با سازماندهی اطلاعات مطالب کتاب در مغز شما بصورت منظم هر یک درجای خود قرار می گیرند و بازیابی آن راحت انجام می شود.در مرحله ی سومکتاب را مرور کرده واز خود بپرسید و پس از پایان مطالعه کتاب با دوستتان در باره ی مباحث آن مباحثه کنید. ?ـ پس از نیم ساعت مطالعه پنج دقیقه استراحت کنید و به خود پاداشی بدهید تا به مطالعه علاقه پیدا کنید(مانند خوردن خوراکی مورد علاقه) ?ـ هنگامی که احساس خستگی می کنیدمی توانید با تنفس عمیق و شل و سفت کردن اندام هایتان انرژی از دست رفته را جبران کنید. ?ـ همزمان با مطالعه کار دیگری انجام ندهید(مانند تماشای تلویزیون) تا تمرکز شما به حد اکثر برسد. ?ـ همیشه به یک صورت و در یک حال مطالعه نکنید. بلکه مقداری راه بروید.مقداری روی صندلی بنشینید و... ??ـ همه جای کتاب را مطالعه کنید جدول ها نمودارها عکس هاو... . هیچ جای کتاب رابدون مطالعه نگذارید. ??ـ برای فراگیری بهترمطالب را در ذهنتان بصورت زنده و مصور تجسم کنید. ??ـ برخی از مطالب درسی را بصورت داستان در بیاورید تا بهتر آنهارا درک کنید و فراموش نکنید. ??ـ برای جلو گیری از فراموش کردن اعداد آنهارا بصورت کلمات رمز در بیاورید و حفظ کنید مثلا" عدد ?? را بصورت کلمه ی نی در بیاورید و حفظ کنید که حرف اول نه و یک است. ??ـ برخی از واژه های سخت و مشکل لاتین را به نمونه ی مشابه آن در فارسی تبدیل کنید تا راحت تر بتوانید آن را به خاطر بسپارید. مثلا" کلمه ی آندره مارلو(نویسنده کتاب ضد خاطرات) را می توانید تبدیل به کلمه ی فارسی آن(( دره مال رو)) کنید و به خاطر بسپارید. ??ـ یکی از روش های جلوگیری از فراموشی داده ها استفاده از گره ی مکانی است. در این روش شما مطلب درسی را با یک مکان واقعی پیوند می زنید. مثلا" برای به خاطر سپردن نام ((بل)) مخترع تلفن.می توانید اینگونه برای خود تصویر سازی کنید در اتاق خوابم دراز کشیده بودم که ناگهان تلفن زنگ زد.فورا" گوشی را برداشتم و دوستم بل بود که می گفت: الو.الو صدا میاد؟ ??ـ مطالب شبیه به هم رابهتر است طبقه بندی کنید.تا فراموش نشوند مانند طبقه بندی زیر: گروه اول:کتاب-روزنامه-مجله گروه دوم:میز- صندلی-کاناپه گروه سوم:خودکار-جوهر-مداد ??ـ برخی از مطالب را اگر بصورت شعر در بیاورید.بهتر یاد می گیرید مانند شعر زیر که برای درک یکی از فرمول های ریاضی بکار می رود: سینوس چوبر فرق کسینوس نشیند تانژانت پدید آید و برعکس کتانژانت ??ـ برخی از درس ها را اگر بصورت آهنگین و و موسیقایی حفظ کنید بهتر فرا می گیرید مخصوصا" کودکان به مطالب آهنگین بیشتر علاقه نشان می دهند. ??ـ استفاده از حرف اول کلمات نیز روش مناسبی است که برای یادگیری مطالب فرار و شبیه هم می توان از آن استفاده کرد. مثلا" برای به خاطر سپردن آثار نظامی می توان از کلمه ی (ملخها) استفاده کرد که حرف اول کلمات: مخزن الاسرار لیلی و مجنون خسرو و شیرین هفت پیکر و اسکندر نامه می باشد. ??ـ می توانید از طریق تصویرسازی ذهنی مطالب درسی را با حیوانات و اشیاء جاندار مر بوط کنید و آنها را راحت تر به خاطر بسپارید.برای نمونه می توان برای یاد گرفتن حرف F انگلیسی آن را به آچار فرانسه تشبیه کرد و به خاطر سپرد. ??ـ پس از خواندن کتاب آن را به کناری نگذارید چرا که پس از یک روز ?? درصد مطالب فراموش می شوند .به منظورجلوگیری از فراموشی و صرفه جویی در وقت و زمان مطالب کتاب را به ترتیب زمانی زیر مرور کنید: مرور اول:یک روز پس از مطالعه مرور دوم:ده روز پس ازمرور اول مرور سوم:یک ماه پس از مرور دوم مرور چهارم:? ماه پس از مرور سوم مرور پنجم:یک سال پس از مرور چهارم ترفند های امتحان دادن: ?ـشب امتحان زود بخوابید و از خوردن زیاد موادی که دارای کافئین می باشند خودداری کنید(مانند چای و قهوه) ?ـ دوساعت قبل از امتحان کتاب را کنار بگذارید و مطالبی را که فرا گرفته اید بصورت بحث گروهی با دوستانتان مباحثه کنید و اشکالاتتان را از یکدیگر بپرسید. ?ـ حداقل یک ربع زود تر در جلسه امتحان حاضر شوید و مجهز باشید یعنی وسایل لازم را همراه خود بیاورید و پس از نشستن روی صندلی نفس عمیقی بکشید و با یاد خدای بزرگ امتحان را شروع کنید. ?ـ پس از گرفتن برگه ی امتحان و نوشتن مشخصات خود روی آن ابتدا همه ی سوالات را با دقت بخوانید و اگر به سوال ساده ای رسیدید فورا" جوابش را بدهید.سوالاتی را که جوابشان را نمیدانید کنارشان علامت _ بزنید و سوالاتی را که جوابشان را می دانید ولی وقت زیادی می گیرند کنارشان علامت + بگذارید تا بعدا" دوباره به سراغشان بیایید و جواب بدهید. ?ـ سعی کنید به همه سوالات پاسخ دهید حتی اگر جواب سوالی را نمیدانید سعی کنید از خودتان چیزی بنویسید. ?ـ پس از پاسخ به همه سوالات برگردید و یک بار دیگر سوالات را با دقت بخوانید و پاسخ هایتان را مرور کنید تا احیانا" اشتباهی رخ نداده باشد. ?ـ در امتحانات تستی (مخصوصا" امتحان آزمون دانشگاه ها) ما اگر جواب نیمی از پرسش ها را بدانیم با استفاده از مهارت های تست زدن می توانیم جواب بقیه سوالات را نیز پیدا کنیم. برای نمونه در امتحانات تستی مطابق آمار اثبات شده است که به طور کلی جواب هر سوال قبل و بعدش متفاوت است. پس برای مثال اگر پاسخ پرسش یک گزینه ـ الف ـ باشد و پاسخ پرسش دو را ندانیم و پاسخ پرسش سه? گزینه ی ـ ب ـ باشد به احتمال قریب به یقین پاسخ پرسش-?- گزینه ی ج و دال است?ما برای پیدا کردن جواب بین دو گزینه ی ج و دال ?باید به قانون دیگری عمل کنیم مه می گوید در مجموعه ی پنج تایی سوالات?چهار گزینه ی جواب (الف ـ ب ـ ج ـ د) همیشه وجود دارند پس مطابق این قانون ما به جواب های چهار پرسش مجاور سوال ? نگاه می کنیم تا ببینیم که کدام یک از گزینه های (ج و د) در جواب این پرسش ها نیس??هر یک که نباشد جواب پرسش ماست.برای نمونه اگر: پاسخ سوال ?:گزینه ی الف پاسخ سوال ?:نمی دانیم پاسخ سوال ?:گزینه ی ب پاسخ سوال ?:گزینه ی ج و پاسخ سوال ?:گزینه ی الف باشد... پاسخ سوال ? گزینه ی (دال) است?زیرا هم با جواب سوال یک و سه متفاوت است هم اینکه?در این دسته پنج تایی?گزینه ی (دال) وجود ندارد. ?ـ در برخی از سوالات تستی?دسته ی ارتباط وجود دارد.یعنی این که?گزینه ها دو به دو با هم مربوطند .مثلا? اگر در سوال ریاضی گزینه های الف:?+ ? ب:?+ ? ج:?- ? د:?+ داده باشد?گزینه های ?+ و ?- تشکیل دسته ی ارتباط را می دهند که به احتمال بسیار زیاد?جواب بین دو گزینه ی (?+ و ?-) است که با هم ارتباط دارند. ?ـ در اکثر موارد?در سوالات تستی گزینه ای که می گوید(همه ی موارد ذکر شده) صحیح است گزینه ی جواب می باشد. ??ـ پس از دادن امتحان فورا" سراغ امتحان بعدی نروید? بلکه جند ساعت استراحت کنید و تفریح مورد علاقه ی خود را انجام دهید و زمانی را برای ورزش در نظر بگیرید. ??ـ پس از دادن برگه ی امتحان?با دیگران دنبال جواب سوالات نگردید چرا که وقتی نتیجه داده شد? می توانید مطلع شوید.( وقت و انرژی خود را به جای پیدا کردن جواب سوالات امتحان قبل?روی امتحان بعدی بگذارید.) لطفا"نظرات خود را بگذارید جدا"ازتوجه شما متشکریم پس حالا که این همه به ما توجه دارید لطفا"به مطالب زیر هم کمی توجه کنید فقط یه راننده ایرانی میتونه بچه ی 2 سالشو موقع رانندگی بگیره بغلش، دستشو بذاره رو فرمون و فکر کنه که عاشقه بچشه! + آنجا که همه مثل هم فکر می کنند ، هیچ کس خیلی فکر نمی کند . + انسان در همان لحظه که تصمیم می گیرد آزاد باشد، آزاد است . + وسعت دنیای هرکس به اندازه وسعت تفکر اوست . + تجربه نامی است که تمام افراد بر روی اشتباهات خود می گذارند . + آنانکه می دانند رنج می برند و آنانکه نمی دانند به دیگران رنج می دهند . + نتیجه اراده ضعیف ، حرف است ونتیجه اراده قوی ، عمل . + وقتی با انگشت به کسی اشاره می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان بر گشته اند . + آنان که نمی توانند خود را اداره کنند ناچار از اطاعت دیگرانند . + حکایت جالبی است که فراموش شدگان فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمی کنند . + یا درست حرف بزن یا عاقلانه سکوت کن . + هر کس که بداند چقدر می ارزد، به آنچه که می ارزد می رسد. + اشتباهات انسان، در ابتدا رهگذرند، سپس میهمان میشوند و بعد صاحبخانه. + عفو از کسانی نیکوست که توانائی انتقام دارند . + اگر می خواهی اندوهگین نباشی ، حسود مباش . + آنقدر شکست خوردم که راه شکست دادن را آموختم . + هیچ کاری برای انسان سختتر از فکر کردن نیست . + مردم از ترس شکست می بازند . + ترسناک ترین تنهایى خود پسندى است . + از آغاز حرفی در میان نبود . گفتن این حرف ، حرفی به میان آورد . + آن که خوشی خود را در رنج دیگران بجوید ، هر گز روی خوشی نمی بیند . + زر اندوزانی که برای مال دنیا کیسه دوخته اند بدانند که لباس آخرت جیب ندارد . + بزرگترین نفرین آنست که همه چیز را تجربه کنی . + تا تو مرا بد خواهی و خود را نیک ، نه مرا بد آید و نه تو را نیک . + افتادن برگ از درخت نشانه امدن زمستان نیست بلکه نشانه تمام شدن یک عمر است . + فهمیدن بهتر از دانستن است . + هر کس مرتکب اشتباهی نشده، اکتشافی هم نکرده است . + کسانی که روح ناامید دارند مقصرترین مردم هستند . + انسان تنها مخلوقی ست که نمی خواهد همان باشد که هست . + به هر ناراحتی کوچک خشمگین شدن و به دیگران پریدن ، نشان غرور بی اندازه یا کم عقلی است . + آنچه را که نمی توانی فرموش کنی ببخش و آنچه را که نمی توانی ببخشی فراموش کن. + مواظب افکارت باش که گفتارت میشود ، مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود ، مواظب رفتارت باش که عادتت می شود ، مواظب عادتت باش که شخصیتت میشود و مواظب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود. + نومیدی انسان را پیش از مرگ می کشد . + حسن معاشرت، ترکیبی است از فداکاری ها و گذشت های کوچک. + زندگی چون نردبانی آهنی است ، روزی نیز این نردبان افتادنی است ، هرکسی کو بالاتر نشست ، استخوانش بیشتر خواهد شکست. + تنهایی من زمانی ولادت یافت که انسانها ، لغزشهای حاصل از پرگویی مرا ستودند و فضایل خاموشی ام را ناچیز شمردند. + راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود. + همانگونه که می اندیشی ، همان خواهی شد . + هرگز نمی توانی در حالیکه دستهایتان را در جیب خود فرو برده اید از نردبان موفقیت بالا بروید. + مهمترین درس زندگی اینست که بپذیریم گاهی اوقات احمق ها هم درست می گویند . + تغییر کن تا تاثیر کنی ! + کسانی که در عشق عاقلند ، بیشتر عاشقند و کمتر حرف میزنند . + انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند . + تمایلات خود را میان دو دیوار محکم اراده و عقل حبس کنید . + کسی که دیگران را می شناسد عالم و دانشمند است و کسی که خود را می شناسد عاقل و فهمیده است . + بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند . + گاهی برخی از برکات خداوند با شکستن تمامی شیشه ها وارد می گردند . + فقط کسی رنگین کمان را میبیند که تا آخر زیر باران بایستد . + هر رفتاری از دیگران که موجب آزار ما می شود موجب شناخت بیشتر خودمان خواهد شد. + هرکسی چیزی را می بیند که آن را در قلب خود حمل می کند. + تجربه همیشه به نفع انسان نیست چون هیچ حادثه ای دو بار به یک شکل رخ نمی دهد . + بسیاری از مردم خوشبختی را می جویند ، مثل اینکه کسی کلاه روی سرش باشد و آن را بجوید . + در “زندگی” هرگاه از “یخ” خانه ای ساختی بر آب شدنش اشک مریز. + جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند ، خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد ، باید در تخریب مملکتش بکوشد . + فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو آنقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشد به یاد خالقش نمی افتد . + برای داشتن چیزی که تا بحال نداشته اید باید کسی باشید که تا بحال نبوده اید . + بگذارید و بگذرید ، ببینید و دل مبندید ، چشم بیندازید و دل مبازید ، که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت . + از پیری پرسیدم چه زمانی انسان پیر میگردد ، فرمود درست آن زمان که از گذشته خود پشیمان شده افسوس آن را بخورد . + زندگی کوتاه است پس وقت خودتو برای کارهائی صرف کن که فرصت لذت بردن از تتیجه کارات رو داشته باشی . + تا که بودیم نبودیم کسی ، کشت ما را غم بی همنفسی ، تا که رفتیم همه یار شدند ، خفته ایم و همه بیدار شدند ، قدر آئینه بدانیم چو هست ، نه در آن وقت که اقبال شکست + در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری ، کوچکتر خواهی شد . + عادت کنید به چیزی عادت نکنید . + باید گرفتارم شوی تا من گرفتارت شوم ، با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم ، من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران ، اول به دام آرم تو را وانگه گرفتارت شوم . + زندگی دو چهره بیشتر نداره ، یا به بازیت میگیره ، یا به بازیش میگیری ، انتخاب با توست . + مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید به دست آورید وگرنه مجبور خواهید شد چیزهایی که به دست آورده اید دوست بدارید . + سازنده ترین کلمه گذشت است … آن را تمرین کن پرمعنی ترین کلمه ” ما ” است … آن را به کار ببر عمیق ترین کلمه “عشق” است … به آن ارج بنه. بی رحم ترین کلمه “تنفر ” است … از بین ببرش سرکش ترین کلمه” تنفر” است … با آن بازی نکن. خودخواهانه ترین کلمه ” من ” است… از آن حذر کن. ناپایدارترین کلمه ” خشم” است… آن را فرو ببر. بازدارنده ترین کلمه ” ترس” است … با آن مقابله کن. با نشاط ترین کلمه ” کار ” است … به آن بپرداز . + بچه ها شوخی شوخی به گنجشکها سنگ می زنند…. و گنجشکها جدی جدی می میرند. آدمها شوخی شوخی زخم می زنند …. و قلبها جدی جدی می شکنند. آذمها شوخی شوخی لبخند می زنند…. و دلها جدی جدی عاشق می شوند . + بعد از مرگم دستهایم را از تابوت بیرون بگذارید تا همگان ببینند که پس از این همه رنج و سختی چیزی با خود از این دنیا نبرده ام . + آدمها برای مردن به دنیا می آیند . جوری زندگی کنیم که در لحظه مرگ به خاطر غرورمان افسوس نخوریم . + التماس به خدا جرأت است . اگر برآورده شود ، رحمت است ، اگر برآورده نشود ، حکمت است . التماس به انسان خفت است . اگر برآورده شود ، منت است ، اگر برآورده نشود ، ذلت است . + تفاوت حماقت و نبوغ در این است که نبوغ محدودیت دارد . + برای شاد بودن ، تنها به بدنی سالم و حافظه ای ضعیف نیاز داری . + زندگی تراژدی است برای آنکه احساس می کند و کمدی است برای آنکه می اندیشد . + این گونه زندگی کنیم : ساده اما زیبا ، مصمم اما بی خیال ، متواضع اما سربلند ،مهربان اما جدی ، سبز اما بی ریا ،عاشق اما عاقل . + مردان بزرگ اراده دارند و مردان کوچک آرزو . + بسیار کمتر از آنچه میدانیم، می اندیشیم؛ بسیار کمتر از آنچه دوست داریم ، میدانیم؛ بسیار کمتر از آنچه باید دوست داشته باشیم ، دوست میداریم و در حد دقیق ، بسیار کمتر از آنیم که هستیم . + افسوس…. آن زمان که باید دوست بداریم ، کوتاهی میکنیم . آن زمان که دوستمان دارند ، لجبازی میکنیم و بعد ، برای آنچه از دست رفته آه میکشیم . + چقدر عجیبه که تا مریض نشی کسی برات گل نمی یاره تا گریه نکنی کسی نوازشت نمی کنه تا فریاد نکشی کسی به طرفت بر نمی گرده تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمی یاد و تا وقتی نمیری کسی تورو نمی بخشه . + مثل رود باش ، مثل خورشید باش ، مثل شب باش ، مثل مرگ باش ، مثل خاک باش ، مثل دریا باش ، مثل آینه باش . + برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در ابتدای کمال … بنگر که چگونه می افتی ؟! + زندگی ریاضیات است . خوبی ها را جمع کنید ، دعواها را کم کنید ، شادی ها را ضرب کنید ، دردها را تقسیم کنید ، نفرت ها را زیر رادیکال ببرید . عشق را به توان برسانید . + زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی . + قوانین شاد زیستن : 1- اگر شما چیزی را دوست دارید از آن لذت ببرید . 2 - اگر شما چیزی را دوست ندارید از آن دوری جوئید. 3 - اگر شما چیزی را دوست ندارید و نمی توانید از ان دوری کنید آن را تغییر دهید. 4 - اگر شما چیزی را دوست ندارید و نمی توانید از آن دوری کنید و نمی توانید آن را تغییر دهید آن را بپذیرید. 5 - با تغییر نگرشتان نسبت به چیزهایی که انها را دوست نمی دارید انها را بپذیرید . + زندگی دو نیمه است ، اولی در انتظار نیمه دوم ، نیمه دوم در انتظار نیمه اول . + منتظر باش اما معطل نشو ، تحمل کن اما توقف نکن ، قاطع باش اما لجباز نباش ،صریح باش اما گستاخ نباش ، بگو آره اما نگو حتماً ، بگو نه ولی نگو ابداً ( این یعنی همه چی باش و هیچی نباش ) . + اشکال دنیا این است که جاهلان مطمئن هستند وعاقلان مردد . + یادت نرود که همه مردم از چیزی وحشت دارند ، به چیزی عشق میورزند و چیزی را از دست داده اند . + با خودت فکر کن که اگر کلید خانه ات را به دوستت بدهی ، آیا خیالت از هر جهت راحت خواهد بود یا نه ؟! اگر پاسخت منفی است ، بهتر است دنبال دوستان بهتری باشی . + راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نگیریم . + زندگی آنچه که زیسته ایم نیست بلکه خاطراتی است که از گذشته داریم . + هیچ وقت مغرور نشو ، برگ ها وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند . + نقیض یک قضیه صادق یک قضیه کاذب است، اما نقیض یک حقیقت ژرف گاهی حقیقت ژرف دیگری است. + بسیاری از مردم مانند واگن های قطارند . آنها با اراده خود نمی توانند کاری را انجام دهند ، باید به کار کشانده شوند.فقط عده کمی مانند لکوموتیو هستند که هم قادرند با اراده و اختیار خود کار کنند و هم دیگران را به کار وادارنمایند . + انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت . بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته . + زندگی مثل یک پیانوست . همان چیزی را می شنوی که می نوازی . + دوست داشتن بهترین شکل مالکیت است و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن. + شنا کردن در جهت جریان آب، از عهده ماهی مرده هم بر می آید. + به هم رسیدن شروع است با هم ماندن پیشرفت است با هم کارکردن موفقیت است. + عصبانیت انتقام اشتباهات دیگران را از خود گرفتن است . سلام به همگی راه اول اینه که معلم را به خانه ببرید (فکر بد نکنید منظورم کلاس خصوصیه) راه دوم استفاده از تقلب سر امتحانه راه سوم هم اینه که بیخیال درس بشید و ترک تحصیل کنید اگر بعضی ها حوصله معلم خصوصی گرفتن ندارن باید از راه دوم استفاده کنن انواع تقلب: روش های سنتی: این نوع تقلبا کاربرد زیادی داره و اکثرا ازش استفاده میشه مثل: جاسازی تقلب در جامدادی، نوشتن روی میز، قرار دادن تقلب زیر برگه امتحان در ابتدای امتحان، تقلب در آستین لباس، تعویض برگه، مکالمه و تبادل نظر با بغلدستی- جلویی- پشت سری، روش های نوشتاری، خم کردن سر به روی ورقه طرف به صورت تابلو... و هزار و یک روش مشابه که بسته به موقعیت جغرافیایی،سن استاد، سطح شعور اطرافیان ودرس مربوطه مورد استفاده قرار میگیرند. روش های مدرن استفاده از ماشین حساب های مهندسی استفاده از تلفن همراه سر جلسه امتحان و دادن اس ام اس یا بلوتوث البته این روش توصیه نمیشود چون ممکنه قبل از امتحان باز جویی بدنی بشید... استفاده از نوعی زبان اشاره که بیشتر جهت چک کردن سوالات با دوست خود مورد استفاده قرار میگیرد روش های بسیار دیگه ای هم وجود داره همون طور که میدونید امتحان بدون تقلب هیچ لطفی نداره
مارها دسته ای از خزندگان هستند که در اغلب نقاط جهان یافت می شوند و به علت نداشتن دست و پا روی شکم می خزند ولی باید بدانید که خزیدن هر مار با مار دیگر فرق دارد و این بنا به نیازی است که محیط به وجود می آورد .
جثه مارها خیلی متفاوت است و از 5 سانتی متر تا 10 متر متفاوت است. مار کور ، مار کوچکی و سفید رنگی است که هر کس آنرا ببیند فکر می کند که یک کرم خاکی است. در صورتیکه مار پیتون که وزنی در حدود 180 کیلوگرم دارد و سنگین وزن ترین مار دنیاست.
مار بوا نیز بیش از 10 متر طول دارد . ماری مثل مار پیتون سمی نیست و وقتی طعمه ای را به دست می آورد به دور آن حلقه می زند و آنقدر آنرا می فشارد تا بمیرد . این مار می تواند طعمه های بزرگی نظیر یک آهو را به راحتی ببلعد مارها در محیط های مختلفی مثل جنگل ، کویر ، بوته زار ، رودخانه ، دریا و دریاچه و ... زندگی می کنند . محیط زیست مارها بر چثه ، شکل ظاهری و اعضا آنها تاثیر می گذارد .
مارها غذای خود را نمی جوند بلکه ابتدا آنرا می کشند و سپس بطور کامل می بلعند . مارهای تخم خوار می توانند تخم هایی را که دو برابر سرشان حجم دارد ببلعد . ای
مارها نقش مهمی در کنترل جمعیت موشها و قورباغه ها دارند . زیرا عمده ترین قسمت غدای مارها موش ها و قورباغه ها هستند
به طوری که گاه بسیاری از دانش آموزان را میبینیم که بارها وبارها کتابی را می خوانند و پس از صرف وقت زیاد بدون اینکه اطلاعات قابل ملاحظه ای از کتاب را درک کرده باشند خسته و کوفته کتاب را به کناری می گذارند و ادعا می کنند که مطالب کتاب حجیم و سنگین است ومغز ما توانایی درک آنها را ندارد همچنین با دانش آموزانی مواجه می شویم که مطالب درسی را خوب می خوانند وبه خاطر می پارند ولی در جلسه امتحان دچار فراموشی شده و هرچه فکر می کنند نمیتوانند مطالب فراگرفته شده را به خاطر بیاورند؟! این دانش آموزان هم وقت خودو هم انرژی خود رابه هدر می دهند.چرا که مطالعه کردن نیز مانند بسیاری از فعالیت های زندگی دارای فنون و مهارت هایی استکه به کارگیری آنها باعث می شود که با تلاش کمتر بهره ای بیشتر از کارمان ببریم وبیهوده انرژی مان را هدر ندهیم .
+ آنکس که بداند، و بداند که بداند ، اسب شعف از گنبد گردون برهاند … آنکس که بداند و نداند که بداند ، بیدار کنیدش که شبی خفته نماند … آنکس که نداند و بداند که نداند ، لنگان خرک خویش به منزل برساند … آنکس که نداند و نداند که نداند ، در جهل مرکب ابدالدهر بماند .
درباره ی مار ها چه میدانید
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |